• مهندس سیدمجتبی حسینی که دارای درجه اجتهاد نیز هست! نویسنده نام آشنایی در حوزه دین و اخلاق است.

    وی بیشتر با سخنرانی های گیرا و صریح خود و نکته سنجی های بدیع و جوان پسند شناخته می شود .

    بیشتر کتاب های او پیاده شده نوارهای سخنرانی او هستند. این کتاب اما تفاوت عمده ای با آنها دارد گرچه بخش اصلی مطالب کتاب در سال 1384 در جلساتی با عنوان قرآن شناسی بیان شده بود.

    محتوای کتاب یک بار به صورت نشر محدود (پیش کتاب) با عنوان آشنایی با قرآن شناسی در بین شاگردان استاد پخش شد. آنجا محتوا مبتنی بر ترتیب جلسات بود. اما وقتی تصمیم به انتشار عمومی کتاب گرفته شد، آن را دوباره بازنویسی و تکمیل کردند. مباحث پراکنده به طور منظم در کنار هم قرار گرفت. برخی مطالب حذف شد و برخی مطالب اضافه شد. و تبدیل شد به این کتاب.

    جسارت استاد حسینی در پرداختن به موضوع «نسخ» و پاسخ زیبا و بدیع او به سوالات حول این موضوع، بی نظیر است. وی همچنین نگاهی درباره محکم و متشابه دارد که به ما در مواجهه با قرآن کمک می کند تا بتوانیم ابزار های تدبر را بهتر دریابیم.

    مهم ترین بخش کتاب به نظر من، بخشی است که بن بست تدبر در قران را می شکند. بن بستی بین حرام و واجب! و او راه کاری ارائه می دهد که کمی غریب ولی شدنی است.

    خیلی از دوستان من که این کتاب را خواندند، توانستند بعد از آن با جرات و البته توکل بیشتری وارد عرصه تدبر قرآن شوند.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  • درآمدی بر قرآن‌‌پژوهی متن پشت جلد کتاب
    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 3
  • من نویسنده نیستم ولی چون کتاب از خاطرات من نوشته شده، بی ارتباط با پدیدآور کتاب هم نیستم.

    کتاب، دومین کتاب مجید سانکهن درباره حاج قاسم سلیمانی است . در معرفی کتاب  اول او یعنی «حاج قاسم سلام» نوشتم که چگونه سانکهن با پدیده «راوی» ها در جنگ آشنا می شود. بازیگران این صحنه یعنی «راوی» هایی که در همان زمان جنگ با ضبط صوت و دفترچه یادداشت های مهر و موم شده، همه چیز را بدون هیچ محدودیتی از نزدیک مشاهده و ثبت و ضبط می کردند. تمام جلسات سری و مشاهدات عجیب راوی ها در همان زمان ( و نه بعد از آن) در این اسناد درج شده است.

    سانکهن بعد از چاپ و انتشار کتاب «حاج قاسم سلام» سراغ من هم آمد. من راوی لشکر 41 ثارالله در عملیات کربلا 4 و 5 بودم و مثل سایه دنبال حاج قاسم.

    خاطرات من متکی به یادداشت هایم در دفترچه های آن زمان، و نوار های ضبط شده در این دو عملیات (از جلسات فرماندهی، بازدیدها، و مکالمات بی سیم) است.

    این کتاب از این نظر یکی از معتبرترین و مستندترین کتاب های خاطرات محسوب می شود و تنها در یک مورد که من خاطره ای را از زبان اعضای لشکر درباره عملیات قبلی (والفجر هشت) نقل کرده ام، فاقد سند است.

    سانکهن بنا به تجربه قبلی، وارد زندگینامه خصوصی من تا روز آشنایی با حاج قاسم شد. و این بخش نیز به نظرش جذاب آمد. خاطراتی را از کودکی و محیط رشد من تا ورود به سپاه و اشتغال به خبرنگاری و اتفاقات شیرین و عجیب این دوران برای شما انتخاب کرده و در لابلای آنچه درباره حاج قاسم است قرار داده است.

    در واقع بجای آن که دو فصل مجزای «از من» و «از تو» را همانند کتاب حاج قاسم سلام، بنویسد، این بخش ها را تکه تکه در لابلای هم آورده است.

    سبک و قلم ، هر دو متعلق به نویسنده محترم است . گرچه خاطرات از آن من کوچکترین است.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 4
  • نویسنده به بهانه شهادت حاج قاسم سلیمانی می­خواسته کتابی بنویسد، که با پدیده ­ای به نام «راویان جنگ» روبرو می­شود. راویان جنگ چیزی غیر از آنهایی هستند که امروز به اسم راوی مشهور شده ­اند و داستان­های واقعی یا تخیلی از آن دوران را همراه با تحلیل­های خود به خواننده و شنونده عرضه می­کنند. این­ها راویان حقیقی بودند. یعنی به جای این که بعد از وقوع جنگ به روایت آن بپردازند، در همان زمان همراه با فرماندهان و رزمندگان مشغول ثبت وقایع و جمع آوری اسناد و مدارک و نوشتن مشاهدات و ضبط مکالمات و جلسات بوده ­اند! یعنی یک کار بی سابقه در تمام جنگ­ها.

    راوی­ها اجازه حضور در سری­ترین جلسات و ضبط تمام مذاکرات را داشته­ اند. راوی­ها دفترچه ­ای با جلد سخت به همراه داشتند که تمام وقایع و مشاهدات و نظرات خود را در همان لحظه وقوع واقعه (یا حداکثر چند ساعت بعد) در آن می­نوشتند و این دفترچه ­ها (که برگ­های آن مهر و موم شده تا چیزی از آن کم و زیاد نشود) تولیدات همان روزهای جنگ هستند نه یادداشت­های بعد!

    نویسنده تصمیم می­گیرد تا شهید حاج قاسم سلیمانی را از نگاه راویان همراه او روایت کند. ابتدا سراغ حمیدرضا فراهانی می­رود که در نبرد والفجر هشت (فاو) همراه لشکر 41 ثارالله بوده و خاطرات و نگاه او را درباره حاج قاسم جمع آوری می­کند . او به یک سوال بزرگ در ذهن خود می­رسد و آن این که «اصلاً شخصیت فردی این راوی چیست؟ و چه تیپ آدمی است؟ فرهنگی است؟ رزمنده است؟ سیاسی است؟ از کدام طبقه اجتماعی است؟ تحصیلاتش؟ تجربیاتش؟ سوابقش؟ ...» اینها ذهن او را مشغول می­کند و به همین خاطر در کنار ضبط خاطرات راوی (حمیدرضا فراهانی) از حاج قاسم، سوالاتی درباره زندگی شخصی او می­پرسد و پاسخ­ها برایش جالب و جذاب می­شود تا جایی که کتاب را در دو بخش «از من» (زندگینامه راوی) و «از تو» (خاطرات راوی از حاج قاسم) طراحی می­کند تا به این ترتیب یک منبع جالب برای مطالعات انسانی فراهم شود.

    این کتاب با توجه به آمادگی ذهنی راوی و قلم روان نویسنده، اولین کتاب بعد از شهادت حاج قاسم است که درباره او منتشر می­شود و مورد استقبال خوانندگان قرار می­گیرد.

    سانکهن با کسب موفقیت در این تجربه، چندی بعد آن را به نوع دیگری و با اندکی تغییر و توسعه در روش ارائه مطلب، با راوی دیگر حاج قاسم در عملیات کربلا 4 و کربلا 5 تکرار می­کند و نام آن کتاب را «یک قاسم دو کربلا» می­گذارد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 4
  • کتاب "تاریخ شیعیان اثنی عشری در ایران" را که می‌خواندم بیش از خواندن یک کتاب تاثیر گرفتم. شبیه داستان‌های تاریخی قرآن که بیشتر درس آموز است تا بیان کننده تاریخ.

    در این کتاب که با اندکی تغییرات می‌تواند بخشی از کتاب تاریخ ایران زمین هم باشد، روند ورود اندیشه تشیع به ایران از دوره بنی امیه بیان شده است سپس فعالیت‌های شیعیان زیدی و اسماعیلی و حسنی در روی کار آمدن دولت بنی عباس و کناره‌گیری اثناعشری‌ها از این غائله را به خوبی ترسیم می‌کند و نتیجه سوء همراهی زیدیان و اسماعیلیان و... را با بنی عباس روشن می‌کند که  چگونه در روند نابودی و آزار ایشان موثر بود!

    شیعه، نه به مفهوم سیاسی خود، که در مفهوم مکتب اصیل اسلامی خود، به هر اندازه که امکان رشد و بالندگی داشته است، از آن استفاده کرده است. این بزرگترین ویژگی تاریخی شیعه است که او را از آرمانگرایی افراطی به آرمانگرایی واقعگرایانه رسانده و قدم به قدم به پیش برده است.

    " تقیه" نه به عنوان دورویی و نفاق بلکه به عنوان روشی برای همزیستی و بقا، همیشه شیعه را حفظ کرده و بالا برده است. جالب تر آن که شکستن تقیه حتی در دوران قدرتمندی شیعیان باعث بروز مشکلات سخت در آینده‌ای نه چندان دور ، و بروز قتل‌عام‌ها و فتنه‌هایی  پس از آن شده است.

    افزایش قدرت نفوذ شیعیان در مناصب سیاسی و دریافت انواع مقام‌ها و جایگاههای اجتماعی، مرهون رشد علمی و بالا بودن آگاهی‌های دینی و علمی آنها بوده است و به طور متقابل، بی‌توجهی به دین و دانش، ذات جامعه شیعه و تشیع را دچار خطرات بزرگ و کوچک می‌کرده است.

    در جبهه مقابل و مخالف تشیع، خشکی اندیشه و جمود،  ضربات سهمگینی را به روش‌های مختلف تکفیر و قتل عام یا ترور خواص و بزرگان بر جامعه شیعه وارد ساخته است، تا جایی که اگر تیغ دشمنان شیعه بر شیعه کند می‌شد، به متحجران و فقهای خشک اندیشه در درون شیعه متوسل می‌شدند و فتوای تکفیر و قتل و درگیری درون مذهبی را از خود علمای شیعه می‌گرفتند!

    ساختار حکومت در دوره طولانی عباسیون یکی از تجربیات پیچیده و شگرفی است که نحوه تعامل شیعیان را با هرم قدرت روشن می‌سازد. جنگ قدرت بین خلیفه و سلطان و امیران منطقه‌ای و بازی با مهره‌هایی نظیر فرمانده سپاه و قاضی القضات و خطیب جمعه و نقیب سادات و ... یک صحنه هیجان انگیز شطرنج سیاسی است که در دوره‌های مختلف برندگان و بازندگان متعددی داشته است.

    نکته جالب دیگر این است که درطول تاریخ دراز شیعیان در ایران، فقها نسبتِ سروری و حکمرانی خود را بر عوام شیعه حفظ کرده‌اند و تن دادن به حکومت دیگران، اعم از حاکم‌مسلمان یا غیرمسلمان، تابع حکم و فتوای آنان بوده است. و هر زمان و هر مکان که جای رشد و توسعه قلمرو یا میزان حکمرانی خود را داشته‌اند، تردیدی در این زمینه نکرده‌اند. (مگر به دلیل جانبی دیگری! مثل خطر عدم استقرار و ثبات وضعیت)  (ادامه در پست بعد)

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  • این کتاب تا روی کار آمدن صفویان را به صورت دوره‌ای و تحلیلی بررسی کرده است و به رغم وجود خطاها یا نقایصی در نوشتار و تحقیق می‌توان ادعا کرد که نظیر و جایگزینی ندارد. از جمله نقائص کتاب، بی توجهی به درگیری‌های سیاسی و عقیدتی درون جامعه شیعه است به گونه‌ای که نقش خائنان و وکیلان منحرف ائمه در بروز تنش‌های داخلی و همچنین برخورد حاکمان با این تنش‎ها بیان نشده است. در حالی که این امر یکی از جنبه‌های مهم سیاسی در تاریخ تشیع است. همچنین بررسی حوادث تاریخی در این کتاب به صورت دوره‌ای تاریخی، صورت گرفته و اگر در هر دوره، سیر منظم تاریخی بر اساس سال وقوع حوادث رعایت می‌شد، مراجعات بعدی را برای محققین و افرادی که قصد نظریه پردازی درباره ارتباط وقایع تاریخی با هم را داشته باشند، سهل‌تر می‌شد. افزایش صفحات کورنولوژیکی، یا اینفوگرافیک، چه در رسانه‌های مکتوب و چه در صفحات مجازی از جمله موارد قابل توسعه در این کتاب است. همچنین بریده‌های تاریخی و تولید پادکست یا درس‌های مقطعی از مقاطع مختلف تاریخی، دیگر محصول پیشنهادی است.

    با این وصف، این کتاب می‌تواند منبع اولیه برای سایر محصولات و کتابهای تاریخی در همین زمینه باشد زیرا استفاده از منابع متعدد و مختلف از شیعه و مخالفان، و تضارب اخبار آنها، غنای فراوانی به کتاب داده است. منابع مورد استفاده در این کتاب به 170 منبع بالغ می‌شود. گهگاه منابعی کمترشناخته شده در بین آنها دیده می‌شود که تنها در کتابخانه‌های بزرگ و معتبر قابل دسترسی‌اند.

    مطالعه این کتاب باعث روشن شدن برخی ابعاد و دلایل  قیام یا قعود ائمه طاهرین ( و به پیروی از آنها در شیعیان) و همچنین باعث روشن شدن ارزش و برکت به قدرت رسیدن شیعیان برای خودشان و برای سایر پیروان اسلام می‌باشد زیرا تقریبا می‌توان به طور غالب چنین گفت که  شیعیان جز در جنگ بقا برای حفظ خود در شرایط دیگری با دیگر فرق اسلامی درگیر نشده‌اند و سلطه آنان موجبات رشد و رونق نسبی سایرین را نیز در زیر سایه رشد کلی اندیشه اسلامی فراهم کرده است.

    شیعه، نه تنها در برخی دوران‌ها بر خلیفه مسلمان نفوذ قدرت خود را تحمیل کرده است، بلکه در هجوم بیگانگان و غیرمسلمانان نیز شیعیان و به ویژه سادات، جایگاه خود را در صفحه تاریخ سیاست به درخشندگی حفظ کرده‌اند. در همین زمینه و موارد مشابه آن، برخی شبهات تاریخی از رفتار شیعیان وجود دارد که اگر در طول روند تاریخی خود دیده نشوند پاسخ درستی نخواهند داشت. بررسی روند تاریخی آن اقدامات در این کتاب نشان می‌دهد که بزرگان (علما یا سیاسیون)  شیعه چرا آن تصمیمات خاص را در آن مقاطع اتخاذ کرده‌اند!

    در این کتاب بار دیگر در وسعت یک تاریخ طولانی می‌بینیم که چگونه همه اسباب و افراد و عوامل، در پی نابودی و اضمحلال شیعه دست به دست هم داده‌اند ولی خداوند نتیجه معکوس از آن را حاصل می‌کرده است! همچنین از سوی دیگر نتیجه ضعف و اهمال و سستی ( و غفلت یا غرور) شیعیان را در برخی مقاطع تاریخی مشاهده می‌کنیم که چگونه این سستی‌ها و موقع ناشناسی‌ها و موقعیت ناشناسی‌ها موجب ایراد ضربات سخت به جامعه شیعیان در کوتاه مدت شده است.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  • حاج آخوند

    مدتها بود که کتابی به این پرمغزی نخوانده بودم.
    اصلا باورم نمی‌شد که کتابی با تم خاطرات برگزیده از یک شخص، تا این حد بر اساس اصول علمی و نگارشی دقیق و عمیق نگاشته شده باشد!
    چیزی شبیه یک پایان نامه، با این تفاوت که اجزای اصلی آن نظیر چکیده و روش تحقیق و فرضیه و .. نیز در قالب داستان و خاطره بیان شده است.
    42 خاطره پر از پیامهای آشکار و پنهان، که برخی از آنها براستی شنیدنی و نغز اند.
    حاج شیخ محمود رضا امانی، فرزند شیخ اصغر مشهور به حاج آخوند، ملای روستای مهاجران کَمَر در اطراف شازند، موضوع کتابی است که به دست سید عطاءالله مهاجرانی نوشته شده و طی یک سال به یازدهمین چاپ خود رسیده است.

    کتاب حاوی یک مقدمه و 42 خاطره جدا از هم است اما...توصیه من این است که حتماً در ابتدا مقدمه را بخوانید و داستان‌ها را نیز به همان ترتیبی که نویسنده انتخاب کرده است، مطالعه کنید تا سررشته "پیامهای پنهان" کتاب در دستتان قرار بگیرد.

    خواننده هوشمند در اواسط کتاب متوجه می‌شود که گرچه حاج آخوند محور اصلی کتاب و خاطرات است، اما نویسنده در پشت تمام خاطره‌ها، شخصیت خود را روایت می‌کند تا جایی که این احساس، در آخرین خاطره یعنی سهراب کشان، به اثبات می‌رسد. داستانی که گویی شرح حال غم انگیز زندگی خود نویسنده است.

    نویسنده با ظرافت و زیبایی هرچه تمام‌تر در سیر داستان‌های جذاب حاج آخوند،اعتقادات، مبانی تفکر، خاستگاه اندیشه و جهان بینی و حتی اتفاقات مهم زندگی خود را روایت می‌کند. خاطراتی تکان دهنده و به یاد ماندنی از دورانی نه چندان دور که پابرهنگی کودکان یا سوراخ بودن کفش‌ها و پوشیدن لباس بزرگترها و گرسنه خوابیدن برای خیلی از مردم این سرزمین عادی بود، و در فقدان تلفن و کمبود وسایل نقلیه، شاهد فراوانی عشق و ایثار و فرهنگ و آداب و سنن اخلاقی و اجتماعی در دورافتاده ترین نقاط این سرزمین بودیم تا امروز که نویسنده از خود می‌پرسد آیا راه را درست آمده‌ام؟!

    حاج آخوند، برای خوب زیستن در دنیای امروز نه تنها نیاز به پروتستانیسم و حذف اجزاء یا اصولی از دین ندارد، بلکه ثابت می‌کند که نگاه فقیهان تیزبین و عمیق و اصیل تا چه حد قابل تطبیق با موضوعات امروز است و تا چه اندازه توان پاسخگویی عملی و نظری به مسائل امروزین را دارد.

    حاج آخوند، نماد یک روحانیت اصیل و با ریشه است. همان‌ها که به قول امام فقید توان اداره جوامع غیراسلامی را هم دارند، نه آنانی که در اداره جامعه اسلامی هم به سختی موفق می‌شوند.

    نویسنده با بیان خاطراتی از یک شخصیت اجتماعی و مذهبی می‌خواهد بیان کند که آن چه امروزه از دین در تصور عموم جاری است، تا چه حد با اندیشه فقیهانی چون حاج آخوند در تعارض و اختلاف است و به همین دلیل است که ابعاد شخصی زندگی حاج آخوند نظیر شغل و محل درآمد و برنامه روزانه زندگی و ... او را ناگفته باقی می‌گذارد تا خواننده از موضوع اصلی این شخصیت غافل نشود.
    وقتی که حاج آخوند را می‌خواندم، احساس نکردم که عمر گران مایه خود را تلف کرده باشم. او یک آیه خواندنی خدا است. شما هم حتما آن را با دقت بخوانید.

     

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  • مقاله دوم به شرح عملیات کودتای 25 مرداد و شکست آن و تلاش دوباره کودتاچیان در 28 مرداد و موفقیت آن می پردازد. و تجربیات خوبی را از این حوادث به ما منتقل می کند

    مقاله سوم، به ماجرای تیمسار قرنی در زمان شاه و تلاش ناکام او برای انجام اصلاحات می پردازد.

    مقاله چهارم مربوط به کودتای نوژه است. کودتایی که پس از ماجرای تسخیر سفارت رخ داده و طبعا انگیزه امریکا برای دخالت در آن می توانسته مثبت باشد. بسیاری از مشارکت کنندگان کودتا غربگرا و سلطنت طلب هستند و بختیار با آن همراهی دارد و کودتا کاملا حساب شده و دارای طرح های یدک است. اما نویسنده، سند دقیقی که حکایت از نشانه دخالت و حمایت امریکا از کودتا باشد دست نیافته است. این، نکته مهمی است که پژوهشگران روی آن دقت نکرده اند. زیرا کودتا با کمک حزب توده افشا شده است و در نهایت منجر به از هم پاشیدگی توان ارتش ایران در آستانه تلاش عراق برای جنگ و تصرف خوزستان شده است.

    با خواندن این کتاب، سناریوی تخیلی دیگری به ذهن متبادر می شود که در کودتای نوژه، شوروی با کمک حزب توده موفق شده عناصر غربگرا و طرفدار امریکا را در ارتش تحریک به مشارکت در کودتا کند و سپس آن را در زمان مناسب لو دهد تا ارتش ایران (که عمده امیرانش را طرفداران غرب تشکیل می دادند) به دست حکومت انقلابی متلاشی شود

    همچنین در این کتاب، از ماجرای اطلاع دولت موقت بازرگان از آمادگی عراق برای حمله به ایران سخن گفته شده و نویسنده بر اساس اسنادی مدعی است که امریکا از بهمن 1357 (یعنی پیروزی انقلاب اسلامی) تلاشهای عراق را برای آماده سازی حمله نظامی به ایران رصد کرده و به دولت بازرگان در این زمینه هشدار داده و سیستم آیبکس را برای نظارت بر تحرکات عراق تحویل ایران داده است اما ایران از آن استفاده نکرده است.

    اگر بعد از خواندن این کتاب، نظرتان درباره اختلافات داخلی ایران تغییر یافت، نترسید بلکه امیدوار باشید که از بند ترفندهای پنهان دشمن رها شده باشید.

     

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  •  

    6 مقاله دارد
    بسیار محققانه
    درباره دخالتهای امریکا در ایران

    یک بخش مربوط به قبل از انقلاب است با سه مقاله، و یک بخش مربوط به بعد از انقلاب است با سه مقاله دیگر،

    در دو مقاله آخر می گوید اسنادی وجود ندارد که امریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا قبل از ماجرای تسخیر سفارت، در ایران دخالتی کرده باشد. بلکه بعکس؛ تلاشهای دخالت طلبانه مخالفین جمهوری اسلامی را هم سرکوب کرده است. نویسنده در این زمینه از اسناد منتشر شده توسط دانشجویان پیروخط امام هم استفاده کرده است.

    اما درباره قبل انقلاب و بویژه دخالت در کودتای 28 مرداد دو مقاله دارد
    اولین مقاله اش که عملیات روانی TPBEDAMN را توضیح می دهد و بشدت وحشتناک و گیج کننده است
    واقعا وحشتناک!
    در این مقاله ترسیم می کند که نیروهای عملیات ویژه سیا چگونه و با چه روشهایی اقدام به دخالت می کرده اند.
    شاید با خواندن این مقاله بتوان درک کرد که چرا برخی ایرانیان و سابقه داران سیاسی ایران تا این حد از امریکا وحشت دارند و به او بدبینند. (حتی دولت موقت مهندس بازرگان نیز بارها بدبینی خود را به مقامات امریکایی ابراز کرده و از دخالت آنان در شورشهای گوشه و کنار کشور و یا کودتای احتمالی در کشور پرس و جو کرده اند.)
    این کتاب کلا از منابع غیر فارسی (عمدتا امریکایی) تدوین شده است و در مقاله اول به روش هایی اشاره می‌کند که در حال حاضر نیز در کشور ما مورد استفاده قرار گرفته ومی گیرند.
    نقش نفوذیها بر فریب روحانیون صاحب نفوذی مثل کاشانی و فلسفی! و استفاده امریکا و انگلیس از حزب سومکا و بقایی (که همه را متهم به وابستگی به انگلیس می کرد!) بسیار جذاب و خواندنی است...
    خواندن این کتاب برای همه وطن دوستان و علاقمندان به ایران بویژه علاقمندان به نظام جمهوری اسلامی لازم است
    باید محدوده انتظارمان را از کتاب مشخص کنیم.
    نویسنده کتاب گرچه استاد علوم سیاسی دانشگاه تولن در نیواورلئان امریکا است اما پیدا است که به مطالعه درباره اقدامات امریکا در برابر شوروی علاقمند است.
    لذا حساسیت های او اصلا به قضاوت درباره حق و باطل بودن هریک از طرفهای ماجرا یا اشتباهات و خطاهای آنان نمی انجامد.
    او با اتکا به مصاحبه هایی که با افراد دخیل در کودتا انجام داده؛ و با استفاده از برخی اسناد لو رفته (مثل اسناد لانه جاسوسی) توانسته ابعاد عجیبی را از این ماجرا روشن کند.
    خودش اقرار دارد که این؛ همه ماجرا نیست.
    این کتاب را ابدا یک‌ پژوهش تاریخی بیطرف نیانگارید. کتاب برای کشف روش های امریکا در انجام کودتای 28 مرداد نوشته شده است. همین!!
    در این کتاب شما با محوریت اقدامات فریبکارانه و هدفمند امریکا علیه شوروی مواجهید.
    و این که چگونه امریکائیها از راهبری اصلی مبارزه با نفوذ شوروی در ایران (حزب توده) به فکر کودتا علیه مصدق رسیدند.

    حال؛ مصدق و یارانش یا کاشانی و غیره در این‌میانه چه اشتباهاتی کردند؛ موضوع این کتاب نیست گرچه در جریان بیان وقایع به ذکر خیر وشر آنها نیز پرداخته شده است.

    نکته مهم برای امروز ما این است که: تمام آن چه در مقاله اول تحت عنوان عملیات TPBEDAMN سی.آی.ا می خوانیم و آن روز علیه مصدق به کار رفت؛ در عملیاتی مشابه؛ از اواخر دهه 70 در کشور ما بارها بکار گرفته شده است با همان روشها و دقیقا با همان روشها ! و شاید با نام رمز دیگری

    خوب نمایی از زندگی در غرب
    بد نمایی از زندگی در ایران
    جعل خبر از سوی این و آن به منظور ایجاد دشمنی
    تزریق اطلاعات غلط جاسوسی برای گمراه سازی طرف مقابل
    تغییر معنای سخنان افراد به منظور بدنام سازی و ایجاد دشمنی بین گرایش های مختلف سیاسی
    استفاده از کاریکاتور و طرح های تمسخر انگیزبرای دروغ پراکنی
    انجام عملیات شبه تروریستی (انفجار بمب بدون کشتار و ...) برای بدنام کردن این و آن و القای نابسامانی
    کاهش حساسیت نسبت به دشمن
    ناامید سازی
    انتشار خاطرات دروغین
    انتشار آمارهای راست و دروغین از پیشرفتهای غرب و عقب ماندگی شرق
    و دهها روش دیگر که وقتی کتاب را مطالعه می کنیم، این روشها را ابتدا آشنا می بینیم ولی با دقت بیشتر متوجه می شویم که جهت دهی بهره برداری از این اقدامات معمولا معکوس بوده است! یعنی برای تبلیغ علیه چیزی، به طور مستقیم بر ضد او حرف نمی زدند. بلکه ظاهرا در حمایت او بوده است!

    هنگام مطالعه کتاب نباید اقدام به نظیره سازی تاریخی در ذهن خود کنیم و مثلا یک نفر را مصدق و یک نفر را کاشانی و یک نفر را فضل الله زاهدی تصور کنیم؛ بلکه باید از منظر تقابل امریکا و ایران به موضوع نگاه کنیم.
    بسیاری از افراد و جناح ها و گروه ها، در این بازی، بی آن که خود بدانند، عامل تبلیغاتی امریکا می شوند در ترویج کینه و دشمنی و شکستن وحدت ملی و بزرگنمایی خطاهای خودی و خوبی های دشمن، و کوچک نمایی خطاهای دشمن و خوبی های خودی!
    برخی افراد و گروه ها هم دانسته و آگاهانه؛ در این بازی حضور دارند. نمونه تاریخی آن حزب سومکا است که آلت دست انگلیس بود و جوانان ملی گرا و وطن پرست ایرانی را جذب نمود و با شعار مبارزه با انگلیس، و زدن اتهام وابستگی به انگلیس به این و آن، و انتشار اسناد دروغین ارتباط با انگلستان که با کمک سازمانهای جاسوسی و سفارتخانه ها تهیه می شد در راستای اهداف امریکا و انگلیس عمل می کرد. ( رک: به حسین آبادیان؛ مظفر بقایی ، نشر سازمان اسناد انقلاب اسلامی)
    طبیعی است که عملیات TPBEDAMN، منجر به فریب طرف مقابل و انجام کنش ها و واکنش های نادرست او هم شده است از آن جهت که گاه دوست و دشمن قاطی می شوند.
    در این کتاب نحوه فریب شاه و طرفداران او؛ و فریب کاشانی و طرفداران‌مصدق را بخوبی بیان می کند و ما می بینیم که برخی از اینها با تمام اختلاف نظراتی که با امریکا داشتند چگونه در زمین امریکا بازی کرده اند! و فریب خورده اند.

     

     

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  • قرارشده بود همه نسخه های چاپ شده از کتاب «اسماعیلِ لشکر» را خمیر کنند. نویسنده کتاب یعنی خانم معصومه حاجی رحیمی را هم محکوم کنند که خسارتش را بپردازد!
    اصلا چه کسی چنین قراری را گذاشته بود؟ نمی دانم.
    چه شده بود که انتشارات 27 (وابسته به لشکر 27 محمد رسول الله ) ابتدا این کتاب را چاپ می کند و سپس این جریان سنگین علیه کتاب براه می افتد؟ این را هم نمی دانم.

    من اسماعیل لشکری را در جریان عملیات والفجر مقدماتی شناختم. آن موقع، من خبرنگاری بودم که با گردان عمار (در این عملیات: حمزه) در شب عملیات به خط شکنی رفتم. اسماعیل لشکری، یکی از فرماندهان این گردان بود. همه فرماندهان گردان از جمله اسماعیل، بسیار دوست داشتنی بودند. اسماعیل پسر شجاع و جربزه داری بود. خیلی هم عاقل و منطقی! از آن جسورهای بی کله نبود که بچه های مردم را به کشتن دهد.
    من، بعد از آن عملیات، دیگر او را ندیدم. چیزی هم از زندگی گذشته و آینده او نمی دانستم، جز این که «به شهادت رسیده است»

    اما یک شب:
    *
    شب جمعه تابستانی را به همراه خانواده و بعضی از اقوام به ییلاق اطراف دماوند رفته بودیم. هوس کردم برای نماز جماعت بروم به احمدآباد تا پشت آیت الله جوادی آملی نماز بخوانم.
    آنجا بعد از نماز، یکی از دوستان را دیدم. از من پرسید: تو اسماعیل لشکری را می شناختی؟ گفتم: آری، می شناختم. بلافاصله رفت و یک کتاب از داخل ماشینش آورد و داد به من. اسم کتاب این بود: «اسماعیلِ لشگر»
    به من گفت: این کتاب را امشب می خوانی، و نظرت را تا فردا صبح درباره کتاب می گویی!

    گفتم: دست بردار! من امشب برای استراحت به ییلاق آمده ام. خانواده و فامیل همراه من است. وقت ندارم که تا صبح کتاب بخوانم!
    گفت: موضوع مهم تر از آن است که بتوانم توضیح بدهم. اما وقتی که فردا صبح نظرت را درباره کتاب گفتی؛ اهمیت موضوع را آن موقع به تو خواهم گفت.
    *
    تا صبح این کتاب عجیب را خواندم و تمام نظراتم را تکه تکه برایش پیامک کردم.
    اسماعیل دو سه بار از سپاه اخراج شده بود! ورود او به لشکر از سوی حفاظت ممنوع شده بود. اسماعیل به صورت بسیجی ناشناس برمی گردد در حالی که دلش را واقعا بخاطر تهمتها شکسته بودند.
    اوایل انقلاب هم کتابها و نشریات منافقین را می گرفت و می خواند و با آنها بحث می کرد، جلوی دانشگاه. روزی نمی دانم چطوری بچه های کمیته کتابها را همراه او پیدا می کنند و او را دستگیر می کنند. بدرفتاری های صورت گرفته با او، باعث درگیرشدنش با آنها می شود، و همین جریان یک پرونده سنگین علیه او درست می کند.
    اسماعیل بچه توانمندی بود که می توانست بیرون از سپاه برای خود کار آبرومندانه ای دست و پا کند. اما....
    او باز هم به جبهه آمد. بی آن که سپاهی باشد.
    در نبرد خیبر دوباره فرمانده گردان شد. وقتی که دید یگانهای زرهی ارتشی در جناح او نیامدند، مانع حرکت بچه ها در دشت باز و بی پناه شد. بخاطر همین موضوع، دوباره یک تمرّد کله گنده در پرونده اش درج شد و از لشکر اخراج شد!
    داستان عجیب زندگی او بالاخره با شهادت تمام شد.
    اما هنوز بدبینی نسبت به او ادامه داشت و حرف بر سر این بود که اعدامش کنند!! ...( بقیه داستان زندگی او را باید در آن کتاب خواندنی خواند!)
    *
    من درآن پیامکها برای دوستم نوشتم: این کتاب را به سه دلیل قبول دارم:
    1- تصویری از یک شهید ارائه می دهد که قدسی و دست نیافتنی نیست. بلکه او یک جوان مثل همه جوانها است و می شود مثل او زیست.
    2- در شرایط فعلی که جوانان بسیاری بواسطه عملکرد تندروانه ضربه خورده و دلگیر شده اند، الگوی خوبی برای استقامت در راه خوب و خوب ماندن نشان می دهد.
    3- نشان می دهد که همه تهمتها و بدنامی ها، روزی پاک خواهند شد و حقیقت بازخواهد گشت.
    *
    ساعاتی بعد برادرش به من زنگ زد. حدود یک ساعت تلفنی صحبت کردیم. آنجا بود که فهمیدم قرار شده شنبه جلسه ای برای معدوم کردن کتاب بگذارند.

    شنبه، جلسه برگزار شد. و نهایتا کتاب ..... ماند! تا یکی از پرفروش ترین کتابهای نشر 27 شود.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  • *مکثی بر «مکث»*

    الان کتاب «مکث» حسین انتظامی را بعد از خواندن، بسته ام تا ببینم بدون مراجعه مجدد به آن تا چه حد می توانم آنچه را که در ذهنم نقش بسته برای شما مرور کنم.
    کتاب، معرفی هشتاد کتاب دیگر است؛ با نام کامل : « مکث، درنگی در هشتاد کتاب»! از انتشارات نیستان که سال 1401 چاپ اولش را داشته است.
    کار جالبی است، هشتاد کتاب متنوع در موضوعات گونه گون، از تاریخ و رمان و مذهبی و خاطرات و سفرنامه و اقتصادی و جامعه شناسی و ...را به صورت مختصر و مفید معرفی کرده است.
    انتظامی ادعا کرده که با خواندن کتابش از خواندن آن کتاب ها بی نیاز نمی شوید. انصافا اگر چند استثناء را کنار بگذاریم در مورد اغلب معرفی کتابهای موجود در این کتاب، این ادعا درست است. نه تنها از خواندن آن کتابها احساس بی نیازی نمی کنیم، بلکه تازه با خواندن این معرفی ها احساس نیاز در ما بوجود می اید که حتما برویم بخوانیم!
    معرفی های انتظامی شامل حاشیه های پررنگ و مهمی هم از نویسنده و موضوع کتاب می شود. وسعت مطالعاتی او و سابقه فعالیتهای فرهنگی اش اقتضاء می کند تا درباره نویسنده پیش زمینه ذهنی ای داشته باشد و با آگاهی وارد فاز مطالعه شود.
    در معرفی کتاب ها، توصیه به خواندن آن ها گاه هست و گاه نیست! و خواننده هشیار درمی یابد که انتظامی برخی از این کتاب ها را برای خواندن معرفی کرده و برخی را برای نخواندن!
    این که انتظامی اصطلاح «کتاب بالینی» را مکرر تکرار می کند معلوم است که خودش اهل مطالعه بالینی است.(نه به معنای اصطلاحی اش، به معنای مطالعه در بالین!) بخلاف من؛ که اصلا نمی توانم کتاب را در رختخواب بخوانم. یک حالت دفاع هوشمندانه در برابر نویسنده در عمق وجود من نهادینه شده که نمی گذارد تسلیم نوشته ها و یا حتی اهداف پنهان در نوشته شوم. پس در حالت نزدیک به خواب که تسلیم پذیری انسان نسبت به نوشته ها افزایش می یابد هرگز کتاب نمی خوانم.
    در بین کتاب های معرفی شده توسط انتظامی، تعداد زیادی از عناوین آن را قبلا خوانده بودم. برای چند عنوان از آنها نیز معرفی نوشته بودم. خواندن معرفی کتاب های انتظامی این فایده را داشت که ببینم او از چه زاویه ای به موضوع و متن و نویسنده نگریسته که من آن زاویه را ندیده بودم ( و بالعکس) طبیعی است که حساسیت های مدیریتی او در عرصه فرهنگ، زاویه دید خاصی به او داده که برای دیگران تازگی دارد و حتما او هم اگر معرفی کتاب را از نگاه دیگران بخواند، برایش جذاب و تازه خواهد بود.
    با خواندن این کتاب، که کشش دارد، ولی بهتر است با مکث خوانده شود، تا تاثیر مطالبی که می خوانید در ذهنتان باقی بماند، نسبت به برخی مطالب کتاب های معرفی شده، آگاهی اجمالی پیدا می کنید. اگر پیشتر در همان زمینه مطالعاتی هم داشته باشید این اگاهی اجمالی به شما کمک می کند تا ارزیابی نسبتا مناسبی پیدا کنید و تصمیم بگیرید که آیا آن کتاب را بخوانید یا نه؟!
    انتظامی در لابلای نوشته اش لو داده که قفسه ای کتاب نخوانده و در انتظار خواندن دارد، که نه به نوبت بلکه به دلخواه و پسند و کشش خود سراغ کتاب بعدی می رود. حال شاید توصیه یک دوست این کشش را ایجاد کرده باشد. او همچنین افشا کرده که برخی کتاب ها را نیمه کاره رها می کند چون از آن خوشش نیامده و نتوانسته با آن کنار بیاید.
    انتظامی به لطف سابقه ژورنالیستی اش با افراد مختلف در این حوزه آشنا است . افرادی که دوره جوانی قلم به دست گرفته درخشیده و با پختگی های بعد در موضوعات مختلف تخصصی کتاب نوشته اند. همین آشنایی با نویسندگان سبب روی آوری او به انتخاب برخی کتاب ها شده است.
    در کشکول «مکث» گاه به کتاب هایی برمی خوریم که بلحاظ نظریه های سیاسی یا تاریخی با هم در تضاد (یا لااقل اختلاف) هستند. این معرفی ها به شما کمک می کنند تا جایگاه هر کتاب و نظریه را پیش از ورود به مبحث مورد نظر دریابید و با چشم باز از گفتمان های مخالف تسلیم محض نویسنده نشوید.
    چیزی که نظر مرا بیش از بقیه جلب کرد، کتاب هایی بود که اسرار رسانه و آزادی بیان غربی را افشا می کرد و نشان می داد که موضوع سواد رسانه ای فقط مشکل ملت ما نیست و این مشکل در تمام جهان وجود دارد.
    از خواندن این کتاب بهره بردم. بنظرم از آن کتاب هایی نیست که نیمه کاره رهایش کنید یا بعد از خواندن احساس خسارت در عمر خود کنید. اگر به فهرست اعلام در انتهای کتاب مراجعه کنید می توانید درباره نویسندگان، مترجمان، عناوین کتاب ها، فیلم ها و سریال ها و ناشران و ..  آدرس دهی دقیق و خوبی پیدا کنید و یک راست سراغ همان مطالب بروید.

    باتشکر از دوست فرهیخته و کتابخوانم، جناب نصیر میرجانی که این کتاب را به من معرفی کرد.
    ✍️ نادر نوروزشاد

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5