• کتاب «اقتصاد انرژی در دریای خزر: چالش‌های همگرایی منطقه‌ای» اثر سعید خاوری نژاد در 425 صفحه در 1398 توسط انتشارات دولتمرد منتشر شد.

    این کتاب که در صدد شناسایی و تشریح رابطه مسائل حقوقی اقتصادی و امنیتی در خزر است، از طریق بررسی مهم ‌ترین عوامل عمده مؤثر بر سیاستگذاری خارجی کشورهای ساحلی در قبال دریای خزر اقدام می‌ کند که عبارتند از مباحث و مواضع در قبال رژیم حقوقی، مسائل استخراج و انتقال انرژی (منابع نفت و گاز) و امور امنیتی نظامی. در این راستا، با توجه به ضرورت تحلیل شرایط و ظرفیت ‌ها به ‌منظور اتخاذ مواضع تأمین ‌کننده منافع ملی، در خصوص چشم‌ انداز ژئوپلیتیکی سیاست خارجی ایران در پرتوی فرصت ‌ها و چالش ‌های همگرایانه و واگرایانه گوناگون در خزر نیز کاوش خواهد شد.

    کتاب ضمن مرور مبانی نظری و پرداختن به انواع نظریه های موجود در این خصوص، در تجربیات عملی همگرایی به ویژه نهادسازی منطقه ای کاوش می کند و سپس فرصت ها و چالش های همگرایی در دریای خزر را در سه محور سیاسی شامل رژیم حقوقی (مرور تاریخی روند تحولات، مذاکرات و مواضع کشورها)، اقتصادی شامل استخراج و صادرات منابع انرژی (ذخایر و خطوط لوله) و همچنین نظامی امنیتی (بودجه های نظامی، نوسازی و تجهیز نیروهای دریایی) مورد توجه قرار می دهد و در انتها، پس از بحث و ارزیابی عوامل همگرایانه و واگرایانه در منطقه خزر، تحلیل و نتیجه گیری می کند.

    روی ‌هم ‌رفته در این کتاب اعلام می شود که دریای خزر بنا به تمام دلایلی که ذکر شد شاهد ترکیب پیچیده‌ ای از تعارض و همکاری است. تعیین رژیم حقوقی مورد توافق کلیه کشورها و رفع اختلافات مرزی در سطح، بستر و زیربستر دریا که بی ‌شک امر ساده ‌ای نخواهد بود، در کاهش این سطح از رقابت ‌ها و واگرایی نقش ایفاء خواهد کرد، اما بنا به توضیحاتی که ارائه شد و راه طی ‌شده کشورهای شمال خزر در خصوص توافقات دو و سه‌ جانبه، تمامی مشکلات آن را به یکباره و برای همیشه حل نخواهد کرد زیرا سیاست‌ های ملی در این منطقه، بر گونه ‌ای از منافع ملی ابتناء دارد که تابعی از ادراکات رهبران و عموم، شرایط و اقتضائات زمانی دستخوش تغییر است.

    نویسنده در پایان، ضمن تأکید بر جنبه‌ های واگرایانه مناسبات میان کشورهای خزر، در نتیجه‌گیری خود که دال بر سهم بیشتر عوامل واگرایانه در منطقه است، از یافته ‌های ارائه ‌شده، به ‌منظور تأکید بر وزن سنگین ‌تر واگرایی در خزر بهره برده و آن را به‌ عنوان واقعیت منطقه عنوان می‌ کند. کیفیت و دامنه به ‌نسبت اندک همگرایی منطقه خزر با سایر موارد همگرایی منطقه‌ای در جهان قابل قیاس نیست و تنها در سطح تبادلات اقتصادی ناشی از همجواری جغرافیایی باقی مانده و به مرحله شکوفایی اقتصادی همگرایانه منطقه ‌ای نرسیده است.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5
  • کتاب «ایران و جمهوری آذربایجان: واگرایی در بستر تعارض منافع» اثر سعید خاوری نژاد در 97 صفحه توسط انتشارات دولتمرد در 1397 منتشر شد.

    اثر حاضر در صدد ارائه تصویری از فرصت ها و چالش های موجود در روابط متقابل ایران و جمهوری آذربایجان به عنوان دو همسایه می باشد که حوزه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی را شامل می شود.

    نویسنده با بیان این که موضوعات متعددی وجود دارد که به روابط دو کشور شرایط ویژه ای می دهد، طیفی از این مسائل را فهرست می کند: قبیل اختلافات مرزی حل ‌نشده در خزر جنوبی با محوریت آذربایجان، موارد تنش و رسیدن به آستانه برخورد نظامی محدود میان آن کشور و همسایگانش ترکمنستان و ایران؛ سیاست ‌های یک ‌جانبه در بستن قراردادهای کلان در بخش نفت و گاز در خزر به ‌موازات نامشخص بودن وضع رژیم حقوقی و مناطق مورد اختلاف؛ بحران قره ‌‌باغ و تنش بین آذربایجان و ارمنستان و سوگیری ضمنی ایران و روسیه به‌ نفع ارمنستان؛ همکاری فزاینده نظامی و امنیتی با نیروهای نظامی خارج از منطقه خزر به‌ ویژه یورو آتلانتیک شامل آمریکا، اتحادیه اروپا و همچنین سابقه همکاری ‌های سیاسی، نظامی و اطلاعاتی آذربایجان با اسرائیل؛ حاکمیت سکولار در نظام سیاسی دولت آذربایجان و اصطکاک ناشی از تشدید سیاست‌ های ضد دینی و ضد شیعی با ایران؛ نقش برجسته در آلودگی محیط زیست خزر و موارد دیگری از این قبیل.

    این کتاب بیان می کند که چالش های موجود در روابط دو کشور باعث می ‌شود آذربایجان و سیاست خارجی آن در قبال همسایگان خزری، منطقه ‌ای و قدرت‌ های جهانی، به امری قابل تأمل و شایسته واکاوی دقیق تبدیل شود و این کشور را از حیث دلیل اتخاذ چنین سیاست‌ های اغلب واگرایانه ‌ای، در کانون توجه قرار دهد.

    هدف اثر حاضر، سیر در اشتراکات و اختلافات در منافع ملی ایران و آذربایجان و تعیین چارچوبی جهت توضیح تشدید واگرایی در روابط آن دو می ‌باشد. چنین چارچوبی در صدد آن است که با استفاده از تحلیل فرصت‌ ها و چالش‌ های رابطه دو کشور و پیامدهای آن، امکان تجزیه‌ و ‌تحلیل بهتر مناسبات و درک نقش عوامل گوناگون، به ‌ویژه منافع ملی را در سوگیری سیاستگذاری‌ های هر یک از این دو کشور فراهم کند.

    در حالی که بخش اعظم تحقیقات در حوزه روابط ایران و آذربایجان با تأکید بر جوانب سیاسی و سوگیری‌ های امنیتی، دامنه مطالعات را محدود می کند، در این کتاب با عنایت به ضرورت پرداخت به تمام ابعاد مهم موضوع، سعی شد با نگاه جدیدی در چارچوب وسیع‌ تری به ابعاد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی موضوع تحقیق پرداخته شود نقش و تأثیرگذاری آن ها بر سیر روابط دو کشور ایران و آذربایجان از زوایای جدیدی مورد توجه قرار گیرد.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 4
  • «عملیات‌های ضد شورش روسیه در قفقاز شمالی» کتابی از آریل کوهن، با ترجمه سعید خاوری نژاد توسط انتشارات دولتمرد در 91 صفحه در زمستان 1397 منتشر گردید.

    کتاب حاضر در صدد بررسی مسائل اساسی به وجود آورنده جنبش شورشی اسلام گرا است که در قفقاز شمالی روسیه ادامه دارد. نویسنده کار خود را با تجزیه و تحلیل تاریخ روابط میان روس ها و ملل قفقاز شمالی آغاز می کند و بر روند استیلای روسیه بر منطقه تمرکز ویژه ای می کند. وی با بیان این که روسیه از قرن 18 از نیروی ظالمانه ای به منظور توسعه ارضی در قفقاز استفاده کرد، تصویری تاریخی از رفتار نادرست با قفقاز شمالی، پس از جنگ جهانی اول و به ویژه در طول و پس از جنگ جهانی دوم ارائه می کند.

     به ادعای کوهن، این روس ها بودند که بذر نفرت و دشمنی با خود تا زمان حاضر را کاشتند. این رویدادهای مصیبت بار، دلیل اصلی کینه چچن ها، اینگوش ها، چرکس ها، و سایر ملل قفقاز شمالی علیه روس ها است که پس از سقوط کمونیسم در اروپای شرقی و فروپاشی اتحاد شوروی، آشکار شد.

    در این کتاب توضیح داده می شود که چچن تلاش کرد از چیزی خلاص شود که از نظر آن ها اشغال سرزمین های ایشان توسط روس های کافر بود. اقدام چچن، در قالب دو جنگ سرکوب شد تا یکپارچگی ارضی فدراسیون روسیه حفظ شود. در ادامه، دو جنگ اول و دوم چچن در سال های 1996 1994 و 2000 1999 مورد توجه قرار می گیرد و در قالب دو بخش مجزا به آن ها پرداخته می شود. این دو جنگ چچن در مجموع ده ها هزار تلفات نظامی و غیر نظامی و صدها هزار آواره بر جا گذاشتند.

    کوهن با بیان این که علی رغم استفاده مسکو از سرمایه هنگفتی برای بازسازی مادی چچن پس از جنگ، کینه مردم باقی مانده است، ثبات در چچن را در زمان حاضر به عملکرد رمضان قدیروف، رئیس جمهور منصوب شده آن توسط کرملین وابسته می داند. مسکو به تخصیص منابع مالی فدرال چشمگیر ادامه می دهد و اعمال محلی فاسد را، که قانون فدرال روسیه را اغلب به طور مستقیم نقض می کنند، نادیده می گیرد.

    نویسنده در انتها با اشاره به این که چالش های قفقاز شمالی برای جهان، بدون اقدام سریع، کامل و هماهنگ بین المللی ممکن است مشکلات عمده ای به بار آورد، ورود قدرت های دیگر به ویژه ایالات متحده به منظقه و همکاری با روسیه در برخورد با جریانات تندرو را ضروری می داند.

    مطالعه اثر حاضر از این جهت سودمند است که ضمن رعایت ایجاز، اطلاعات مناسبی به منظور درک ریشه های تنش و نفرت اقوام مسلمان غیر روس از استیلای تاریخی روس ها و دلایل معاصر درگیری در منطقه را برای علاقه مندان تشریح می کند.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 6
  • کتاب «روسیه و دریای خزر: قدرت‌ نمایی یا رقابت برای نفوذ؟» اثر تریسی جرمن و با ترجمه سعید خاوری نژاد در 86 صفحه توسط انتشارات دولتمرد در 1397 روانه بازار شد.

    موضوع این کتاب دریای خزر و جایگاه روسیه به عنوان قدرتی نظامی بوده که دو مسألهقدرت نمایی این کشور و رقابت آن برای نفوذ در منطقه مورد واکاوی قرار می گیرد. نویسنده با اشاره به اهمیت دریای خزر از حیث منابع مختلف، ذخایر غنی نفت و گاز این دریا را مورد توجه قرار داده و فعالیت های صنعتی و تجاری مرتبط با حوزه انرژی به ویژه احداث خطوط لوله و انتقال منابع هیدروکربن به خارج از منطقه را به عنوان موضوع مهم تعیین کننده سوگیری های امنیتی نظامی در دریای خزر مطرح می کند. همچنین از سوی دیگر اعلام می کند که وجود سایر منابع زیستی از جمله خاویار نیز در این دریا به عاملی حائز اهمیت تبدیل شده است. به باور نویسنده، مجموعه این عوامل باعث می شود که روسیه، ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ به این منطقه توجه بیشتری داشته باشند و بنابراین مسکو به عنوان قدرت سنتی در این گوشه از جهان، به دنبال موازنه مداخله فزاینده سایر بازیگران در منطقه باشد.

    مشکلات رقابت در حوزه انرژی میان کشورهای حاشیه دریای خزر، نظر به مطرح شدن بحث رژیم حقوقی نامشخص حاکم بر این دریا بغرنج تر می شود و در حالی که هر یک از کشورها در تلاش برای به حداکثر رساندن عواید صادراتی خود از استخراج و انتقال منابع نفت و گاز هستند، محدوده های مورد اختلاف در بستر و زیربستر دریای خزر به عاملی برای تنش و اختلاف تبدیل شده است.

    با عنایت به این امر، نویسنده به تلاش مسکو برای کاهش نفوذ رقبای خود در منطقه ای می پردازد که از نگاه مسکو منطقه منافع ویژه آن است. روسیه به منظور تحقق این امر، بر تنها واحد موجود نیروی دریایی خود در این محدوده یعنی ناوتیپ دریای خزر تمرکز می کند. در واقع، بخش اعظم مطالب این کتاب به معرفی این ناوتیپ و بررسی ابعاد گوناگون قابلیت ها و تحولات نوسازی و تجهیز آن اختصاص دارد و در کنار آن هر یک از نیروهای دریایی کشورهای ساحلی خزر نیز معرفی می شوند.

    اهداف اصلی این کتاب، ارزیابی تصورات روس‌ ها از تهدید و امنیت در منطقه خزر و برآورد پیامدها برای سایر بازیگران است. اثر حاضر در صدد آن است تا محرک‌ های رقابت فزاینده برای نفوذ را تجزیه و تحلیل کند و ضمن تمرکز بر تحولات بخش انرژی، پیامدهای تحکیم سلطه فدراسیون روسیه به منظور حفظ امنیت و ثبات در منطقه را تخمین بزند.

    ‌ ‌ 0 ‌ ‌ ‌ ‌ 5