, "ایران به عنوان یک محدودهی جغرافیایی، عمدتا با تلقیهای گوناگونی مورد توجه قرار میگیرد: در یک برداشت، ایران امروز با مرزهای مشخص بینالمللی مطرح است و در برداشتی دیگر حوزهی تمدنی و کانون نفوذ فرهنگی ایران و زبان فارسی مورد نظر است؛ تمدنی که از مرزهای موجود فراتر میرود و بخشی از کشورهای همسایه را نیز دربرمیگیرد. چهره و رخهای گوناگون که تمدن ایرانی، در هنر و معماری، شعر و ادب و حتی در نظام حقوقی (قانون شاهانه در عهد هخامنشی) به دنیا عرضه کرده، سبب شده است تا این فرهنگ غنی موجب شگفتی همگان باشد. در کتاب حاضر بسیاری از ابعاد تمدن ایران به تصویر کشیده شده و شهرهای باستانی فراموش شده و یادمانهای عظیم آن بازسازی شده است. این کتاب از هفت رخ یا فصل تشکیل شده است که در هر رخ گوشهای از تمدن ایران به نمایش درآمده است. رخ اول، گهوارهی تمدن نام دارد. در این فصل به تشکیل اولین شهرها در پهندشت خوزستان اشاره شده است. جغامیش و شوش و عصر زرین عیلام نیز در این بخش معرفی شده است. در رخ دوم، "مدیریت امپراطوری جهانی"، به تمدن هخامنشی پرداخته شده است. رخ سوم نیز با عنوان "چهار راه تمدنها" به فرهنگ تمدن و ابنیهی اشکانیان و ساسانیان اختصاص دارد. از رخ چهارم تا رخ هفتم نیز فرهنگ تمدن، هنر، معماری شهرهای ایران اسلامی، مینیاتور، خوشنویسی، ادبیات و... از زمان ورود اسلام به ایران تا عهد مغول و سپس صفویه بررسی شده است. کتاب به دو زبان فارسی و انگلیسی تنظیم شده و در جاجای کتاب نظریات مورخان و شرقشناسان مندرج گردیده است."
این کتاب جامع ترین تحلیل انتشار یافته درباره تاریخ هنرهای تجسمی نوین تا امروز است. در صفحات این کتاب ، پیدایش و شکل گیری هنر مدرن، با درآمیختن تصویر و کلام، بازگویی می شود. تاریخ هنر نوین برای محققان و علاقمندانی نوشته شده است که مایلند بدانند که هنر نوین از کجا سرچشمه گرفت، چگونه رشد یافت، چگونه متحول شد و به شکل های گوناگون درآمد؛ چگونه به حیات خود ادامه می دهد، چه تفاوت هایی با هنرهای تجسمی دوره های گذشته دارد، و مهم تر از همه این که چگونه باید به تماشای آن ایستاد، آن را درک کرد و از آن لذت برد.
درک عنصر فضا در نقاشی برای تماشاگر، در مقایسه با معماری یا پیکرهتراشی، احتمالا دشوارتر است. هر تابلو یا نقاشی، از لحاظ جسمی، سطحی دوبعدی است که چندین رنگ، غالبآ بدون برجستگی ملموس، بر آن نقش بستهاند. جز در مواردی که نقاش عمدآ رنگهایش را با برجستگی خاصی به صورت رنگگذاری بر سطح تابلو بهکار برده باشد، نقاشی، هیچ برجستگی خاصی ندارد و هرگونه احساس عمق در سطح پرده نقاشی، تصور یا خطایی است که به کمک شیوههای گوناگون فنی به تماشاگر القا میشود.