اینک در جاده های پر پیچ و خم
سرنوشت خود تنها می نشینم
چشم به راه تقدیر می دوزم
به آسمان بلند رو می کنم
و زمزمه کنان فریاد می زنم:
من تنهای تنهایم، مرا دریابید
حرفهای تنهایی مرا هیچ جا نمی نویسند
و نجواهای قلب خسته ام را
در برابر هیچ خواننده ای قرار نمی دهند...