متن کتاب بسیار سلیس و روان می باشد و قلم نویسنده به قدری شیواست که همراه با جریان کتاب آرام آرام تغییرات در زندگی شروع میشود
رمان حکم سیاه روایت گر پسری است به نام هاکان که خیانت مادرش را از نزدیک دیده و بعد از آن دیدگاهش نسبت به جنس مونث عوض شده و زن را موجودی فرصت طلب و سواستفاده گر مینامد که با عوض کردن نقاب های زیبا و رنگارنگ صورت واقعی و سیاهش را پنهان کرده و در پی تلکه کردن مردان جامعه اش تا جایی پیش می رود که او را به عمق چاه نابودی و رسوایی میکشاند در این میان صمیمی ترین دوستش در همسایگی زنی زندگی میکند که چند سالی است از همسرش جدا شده. حالا هاکان در پی اثبات آلودگی این زن قرار است راه دراز و را آلودی را همراه نیاز طی کند.
این رمان در مورد واقعیات زندگی افراد جامعه بوده که با کاراکترهای مختلف سعی در نشان دادن آنها دارم.
رمان به زبانی کاملا روان نوشته شده که در نهایت دقت تمام سعی من بر آن بود تا مخاطب را به نحوی همراه داستان کنم که انگار خود خواننده گوشه ای از صحنه حضور دارد.
ژانر حکم سیاه اجتماعی با چاشنی عاشقانه همراه است که ذهن مخاطب انگیزه گرفته و کنجکاو شود برای خواندن ادامه داستان و در نهایت شوک ذهنی ای که قرار است قسمتی از داستان را به خود ارائه دهد.