زبان: فارسی
ردهبندی دیویی: 189.1
سال چاپ: 1384
نوبت چاپ: 1
تیراژ: 1000 نسخه
تعداد صفحات: 148
قطع و نوع جلد: وزیری (شومیز)
شابک 10 رقمی: 9646366821
شابک 13 رقمی: 9789646366824
کد کتاب در گیسوم: 1350095
توضیح کتاب:در این نوشته سعی شده تا براهین خداشناسی در نزد "ابن سینا" و "اسپینوزا" بررسی شده تا از این منظر نشان داده شود که اندیشههای فلسفی هر دو در چه نقاطی مشترکند. در بخش مقدمه میخوانیم: "باور هردو فیلسوف به عدم انحصار هستی در عالم ماده و اعتقاد به وجود حقیقی در مرزهای فراتر از آن عالم میتواند معادل معنای دیگری از اصالت عقلی باشد که به هردوی آنها نسبت داده شده است. بنابراین، باور به وجود خدا، از اساسیترین و بنیادیترین باورهای هردو فیلسوف بوده با این تفاوت که خدا برای ابن سینا، یک مسئلهی فلسفی و آن هم از اشرف مسائل آن تلقی شده، در حالی که خدا برای اسپیتوزا همه فلسفه است نه یک مساله. باور به وجود خدا، برای هردو فیلسوف، از رهگذر براهین، قابل اثبات است. براهینی که در قالب "لمی" و "انی" شکل میگیرد و تقدمی که هردو فیلسوف برای نوع لمی براهین قایلند، نقطهی دیگری از تقارب اندیشهی آن دو را تداعی میکند. بعد از اعتقاد به امکان اثبات وجود خد ا به روش عقلی و استنتاجی، اجمالا بحث از اعتقاد به امکان معرفت خدا، عامل دیگری است که دو فیلسوف را به هم نزدیک میکند، اما در همین مساله نیز آنچه دو فیلسوف مورد نظر را از هم جدا میکند، بحث در لایههای معرفت ممکن و چگونگی حصول آن است. اعتقاد به ظهور خدا در صفات، نقطهی مشترک دیگری است که دو فیلسوف را به هم پیوند میدهد، اما صفاتی که ابوعلی سینا نسبت آنها را به خدا جایز میداند با نوع صفاتی که اسپینوزا برای خدا قایل است، این تفاوت اساسی را دارد که در میان جدول ابن سینایی، هرگز صفتی به نام "بعد" یافت نمیشود، در حالی که مشخصترین نمود فلسفهی اسپینوزا در قول به وجود همین صفت در خداست که از همان جهت نیز آماج نقدها و انتقادات، قرار گرفته است. ربط خدا با علام و باور به این پیدایی عالم، فقط و فقط در سایهی نسبت آن با خدا قابل توجیه است، هردو فیلسوف را از معتقدان به ثنویت و وجود جداگانه و بیارتباط خدا و عالم، جدا کرده است. ارتباط خدا با عالم در نزد ابن سینا، در الگوی "صدور یا فیض" تصویر شده، در حالی که در نزد اسپینوزا مطابق طرحی که از آن به "نظریهی تحول" میتوان نام برد، صورت بسته است. مفهوم "کمال خداوندی" وحدت بخش اندیشهی دو حکیم در این خصوص است. یعنی عالم از کمال خداوندی سرچشمه گرفته و نه این که خداوند نظر به غایت بیرونی، تصمیم به خلق عالم گرفته باشد. این معنا در نظام سینمایی با لفظ "علی سبیل اللزوم" و در نظام اسپینوزایی با لفظ "انتشای ضروری" تعبیر شده است. با این تفاوت که در قالب دو الگوی جداگانه صورت گرفته است و از جمله مسائلی که هر دو فیلسوف در شکست تبیین آن، غم مشترک دارند، توجیه کثرات عالم و نسبت آن با خداست که به طور طبیعی در الگوهای ایشان از پیدایی عالم، خود را مینمایاند.